- انجم یزدی (اَ جُ مِ یَ)
میرزا محمدعلی از شاعران قرن سیزدهم بود. (از حدیقهالشعرا نسخۀ خطی کتابخانه سلطان القرائی از فرهنگ سخنوران)
معنی انجم یزدی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(اَ وَ یَ)
لغت نامه دهخدا
از شاعران و از تاجرزادگان شهر یزد بود. او راست:
تا ز روی ماه خود روزی نقاب افکنده ایم
مهر را از تاب روی او بتاب افکنده ایم
داده ایم ار مهر آن مه را بدل منزل بلی
مهر او گنج است از آنش در خراب افکنده ایم
عشق وی هست ار گناه و زهد و سالوسی ثواب
از تو ای زاهد که خود از این ثواب افکنده ایم.
(از مجمعالفصحاء ج 2 ص 63) ، بردباری و وقار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). اناه. (اقرب الموارد)
تا ز روی ماه خود روزی نقاب افکنده ایم
مهر را از تاب روی او بتاب افکنده ایم
داده ایم ار مهر آن مه را بدل منزل بلی
مهر او گنج است از آنش در خراب افکنده ایم
عشق وی هست ار گناه و زهد و سالوسی ثواب
از تو ای زاهد که خود از این ثواب افکنده ایم.
(از مجمعالفصحاء ج 2 ص 63) ، بردباری و وقار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). اناه. (اقرب الموارد)
(ظِ مِ یَ)
لغت نامه دهخدا
از شاعران قرن یازدهم هجری و معاصر با صفویه است. نصرآبادی آرد: ’در کمال ساده لوحی و درویشی است مدتی درهند بود... شعر بسیاری گفته مرا این بیت خوش آمد:
سرو از پای درافتاده چمن را چه کند
آدمی زادۀ بی چیز وطن را چه کند.
(از تذکرۀ نصرآبادی ص 404) (از نگارستان سخن ص 117)
سرو از پای درافتاده چمن را چه کند
آدمی زادۀ بی چیز وطن را چه کند.
(از تذکرۀ نصرآبادی ص 404) (از نگارستان سخن ص 117)